رسانه نگاران و هوش کلامی

چرا رسانه نگاران باید هوش کلامی را بیاموزند؟

واژه‌ها آجرهای رسانه نگاری هستند؛هرچه كیفيت آنها بیشتر باشد،بنای شما باشكوه‌تر خواهد بود

عیسی محمدی

عیسی محمدی

رسانه نگار/شاعر/ کارشناس تولید محتوا، مدیر رسانه و مشاور/علاقمند به توسعه فردی و برندینگ

روزنامه‌نگاری و رسانه‌نگاری، با واژه و کلمه سر و کار دارد؛ چه در صورت مکتوب خودش، چه در صورت چند‌رسانه‌ و مولتی‌مدیای خودش. شما برای نوشتن، باید واژگان و جمله‌های زیادی در ذهن داشته باشید و بتوانید در سریع‌ترین زمان ممکن، آن‌ها را احضار کرده و استفاده کنید. برای گفتن و توصیف کردن در ویدئو و پادکست و مصاحبه‌های شفاهی و … نیز،‌ باید چنین قدرتی داشته باشید.

ضمن این‌که واژه‌ها، تصاویر جدید به ذهن شما اضافه می‌کنند که عملا قدرت تفکر و جهان فکری‌تان را گسترده‌تر خواهد کرد. به واقع واژه‌ها، آجرهای رسانه نگاری هستند؛ و هرچه کیفیت و کمیت آجرهای شما بیشتر باشد، بنای شما باشکوه‌تر و محکم‌تر خواهد بود.

همه این‌ها را هوش کلامی یا هوش زبانی می‌دانیم؛ اصطلاحی که اولین بار هاوارد گاردنر، استاد روانشناسی هاروارد تحت عنوان نظریه هوش‌های چند‌گانه مطرح کرد. هوشی که در خواندن یک کتاب، نوشتن، صحبت کردن و … به کارتان می‌آید و به نوعی، حساسیت به معنا و ترتیب کلمات، اصوات زبان، واج‌شناسی، صرف و نحو و کارکردهای مختلف زبان است. خلاصه این‌که، با داشتن هوش کلامی و زبانی بالا، عملا در حوزه رسانه‌کاری بسیار مجهزتر خواهید بود و حتی به گفته «تونی بازان» در کتاب هوش کلامی خود، می‌توانید با افزایش آن، دیگر هوش‌های خودتان را هم رشد بدهید.
خب، حالا شاید می‌پرسید چطور باید هوش کلامی‌ام را رشد بدهم و به حداکثر ظرفیت وجودی‌اش برسانم؟ این مقالک‌های کوتاه دنباله‌دار، با همین نیت شکل گرفته است؛ به امید این‌که با خواندن و رعایت آن‌ها و تبدیل‌شان به عادت‌های رفتاری، بتوانید رسانه نگاری با دایره واژگان و جمله‌های وسیع باشید که به راحتی بتوانید آن‌‌ها را احضار و استفاده کنید و از این کلمات و جمله‌های وسیع، در تفسیرها و توصیف‌ها و تفکرها، نهایت بهره را ببرید؛ چیزی که تحت عنوان بلاغت و سلیس بودن می‌شناسیم. به قول گوینده‌ای ناشناس، هیچ چیز در موفقیت افراد، بیش از بلاغت و قدرت سخنوری نمی‌تواند اثر بگذارد! و شاید هوش کلامی و زبانی، بتواند حتی در نهایت، موفقیت بیشتر شما در این کار و زمینه را هم تضمین کند.

نکته‌هایی که علاوه بر رسانه نگاران، می‌تواند به کار مجریان، گویندگان، سناریست‌ها، متخصصان روابط عمومی، فروشنده‌ها،‌ داستان‌نویس‌ها، شعرا، معلمان، مشاوران، سیاسیون و حتی مدیران -فراموش نکنید که بیشتر تنش‌های مدیریتی ناشی از ابهام در دستورات و درخواست‌های مدیران از نیروها و اهداف تعیین شده است- بیاید…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا